سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 92/11/23 | 11:57 صبح | نویسنده : مهدی نیک کار

بروسلوز در حیواناتوانسان


پیشگفتار :
بروسلوز از بیماری هایعفونی واگیرداری است که به لحاظ مشترک بودن بین انسان و دام، جایگاه ویژه ای دارد. این بیماری ضررهای اقتصادی بی شماری به صنعت دامپروری کشورهایی چون ایران تحمیل میکند برجسته ترین این زیان ها سقط جنین و عواقب پس از آن است که گله را از حیزانتفاع خارج می سازد. با وجود این ، درگیر بودن سلامت انسان ها و نیاز به ریشه کنیبیماری در جمعیت های حیوانی به عنوان پایه و اساس محو بیماری در جوامع انسانی ضرورتبرری و تحقیقی هکه جانبه پیرامون این بیماری را بیش از پیش هویدا می کند.
شایانذکر است که این روز ها که بحث جنگ بیولوژیک (Bioterrorism) ، بسیار قوت گرفته استاز بروسلا ها و مخصوصا گونه های ملیتنسیس و سوئیس، به عنوان جنگ افزار های بیولوژیک(Bio war fare) بالقوه، یاد میشود. ولی اینکه آیا عملا چنین سلاحی تا به حال علیهانسان ها استفاده شده است یا خیر، مشخص نمی باشد ولی با این وجود ممکن استبیوتروریست ها بروسلاها را از طریق افشانه (آئروسل) آلوده کردن غذا ها و آب، منتشرکنند0

 

تاریخچه بیماری درجهان:
عامل بیماری بروسلوز برای اولین بار در سال 1887 توسط یک پزشکانگلیسی به نام دیوید بروس از طحال سربازی که در اثر تب مالت یا تب مدیترانه ایمرده بود، جدا گردید. او این باکتری را بروسلا ملی تنسیس نامید. ده سال بعد، یکدامپزشک دانمارکی به نام فردریک بنگ، بروسلا ابورتوس را از جنین سقط شده گاو جدانمود. بروسلا ملی تنسیس در سال 1905 از شیر بز ، در سال 1947 از مزرعه داری کهدارای تعدادی گاو مبتلا به بروسلوز بود، در سال 1952 در شمال فرانسه از خرگوشصحرایی و در سال1963 در آرژانتین از گوسفند جدا گردید و برای اولین بار ثابت شد کهاین باکتری به طور طبیعی عامل بروسلوز گوسفندی نیز است.
در سال 1914 جاکابتراوم میکروبی از همین نوع را به نام بروسلا سوییس از جنین سقط شده خوک جدا کرد. درسال 1918 خانم اوانس شباهت کامل باکتری هایی را که در بیماری انسان و حیوانات دخالتداشته، بررسی و ثابت نمود. در همین سال امکان وجود عفونت در مادیان و اسب به اثباترسید. در سال 1953 بودل و بویز در نیوزیلند و استرالیا، بروسلا اویس را از قوچ جداکردند و در همین سال سیمونز و هال همین را از بره سقط شده جدا نموده، آن را عاملسقط جنین در میش ها دانستند.
بروسلا نئوتوما نخستین بار توسط استینر و لاک ماندر سال 1957 از یک موش جنگلی به نام نئوتومالپیدا جدا شد. در سگ عامل بروسلوز اولینبار در سال 1966 در امریکا و انگلستان جدا گردید و در سال 1968 این ارگانیسم توسطکارمیچل و برونر تشخیص داده شد و آن را بروسلا کنیس نامیدند.

تاریخچ? بیماری در ایران:
برای اولین بار در سال 1932وجود بروسلوز در انسان توسط کارشناسان انستیتو پاستور مشخص گردید. دلپی و کاوه درسال 1944 در موسسه رازی به وسیله کشت از شیردان یک گوساله سقط شده بروسلا ابورتوسرا جدا کردند. در سال 1950 در یک واگیری سقط جنین در میش های اطراف اصفهان وجودمیکروب بروسلا ملی تنسیس در جنین های سقط شده و همچنین شیر میش های آن ناحیه توسطموسسه رازی به اثبات رسید.
انتسار و اردلان در سال 1955 این میکروب را از جنینسقط شده گاو در سال 1962 از شیر گاو جدا نمودند. در سال 1962 وجود بروسلا ملی تنسیسدر نیشابور به اثبات رسید و در سال 1971 بروسلا سوییس در حومه حصارک از خوک جداگردید. در ایران اولین گزارش از جداسازی بروسلا ابورتوس از گوسفند بروسلوز عنوانعامل سقط جنین در آن حیوان در سال 1982 توسط ذوقی و عبادی ارائه شد. در سال های1986 و 1987 بروسلا ملی تنسیس از شتر توسط ذوقی و عبادی جدا شد. در سایر نواحیایران وجود بروسلوز در انسان و دام ها به اثبات رسده است.
سببشناسی:
جنس بروسلا به شش گونه بروسلا آنفلوانزای، بروسلا ملی تنسیس،بروسلا سوییس، بروسلا کنیس، بروسلا نئوتوما و بروسلا اوویس طبقه بندی می گردد. بهاستثنای بروسلا نئوتوما و احتمالاً بروسلا کنیس و بروسلا اوویس دیگر گونه هایبروسلا در اکثر نقاط دنیا منتشرند.
انواع مختلف باکتری بروسلا نسبت به عفونتیکه در میزبان اصلی ایجاد می نمایند از یکدیگر متمایز می گردند و از این نظر بروسلاابورتوس در اصل گاو را آلوده می سازد وبی گاهی اوقات به گاو میش، شتر، آهو، سگ،اسب، گوسفند، بز و انسان انتقال می یابد.
میزبان اصلی بروسلا کنیس، سگ است امابه طور اتفاقی باعث عفونت در انسان نیز می گردد. بروسلا ملی تنسیس باعث عفونت درگوسفند و بز می شود ام ممکن است به گاو و انتسان نیز منتقل گردد.
بروسلانئوتوما تنها نوع شناخته شده ای است که فقط موش جنگلی را آلوده ساخته و هیچ موردیاز عفونت طبیعی در دیگر حیوانات و انسان تا کنون گزارش نشه است.
بروسلا سوییساز نظر میزبان اصلی نسبت به دیگر گونه ها دامنه وسیع تری دارد. میزبان اصلی بایوتیپهای 3،2،1 بروسلا سوییس، خوک است ولی ممکن است به دیگر حیوانات از جمله سگ، خرگوش،جوندگان و انسان نیز منتقل گردند. بایوتیپ 4 بروسلا سوییس در اصل باعث ایجاد عفونتدر گوزن شمالی می گردد ولی همچنین ممکن است به سگ و انسان نیز انتال یابد.

خصوصیات باکتری:
بروسلا ها باسل های کوچک یاکوکوباسیل، غیر متحرک، فاقد هاگ و گرم منفی اند. اندازه آن ها متغیر و به طول6/. تا2 میکرون و عرض 3/. تا 5/. میکرون است. این ارگانیسم ها معمولاَ بصورت گروهی و گاهینیز به صورت انفرادی دیده می شوند و در کشت های آزمایشگاهی به ثورت زنجیر یا رشتهکوتاهی در می آیند. ارگانیسم در مقابل اسید مقاوم نبوده، اما در رنگ زدایی توسطاسیدهای ضعیف مانند اسید استیک 5/. درصد می توانند مقاومت کند. این خصوصیت باکتریدر تکنیک رنگ آمیزی بروسلا که برای تشخیص استفاده می شود، به کار گرفته می شود.
خصوصیات کشت باکتری:
رشد باکتری بر روی محیط هایآزمایشگاهی کند بوده، اغلب در دمای 27 درجه ساتیگراد قبل از 48 ساعت محسوس نیست. درکشت های اولیه، بروسلا ابورتوس و بروسلا سوییس خیلی ضعیف رشد کرده نیاز به 5 تا 10درصد CO2 دارند. در حالی که گونه های دیگر در اتمسفر معمولی رشد می کنند.
پرگنهگونه های صاف روی آگار مغذی پس از 4 ساعت در دمای 37 درجه ساتیگراد حدود 5/. میلیمتر قطر دارند و به شکل گرد، محدب وکدر با سطح صاف و برّاق هستند. پرگنه ها پساز 2 تا 3 روز در گرمخانه بزرگ می شوند پرگنه گونه های ناصاف، بزرگ تر، پهن تر وزرد کم رنگ بوده و ظاهر دانه ای دارند.
محیط های جامد متعددی برای کشت مناسببروسلا ها توصیه شده است که شامل آگار سرم دار، تریپتوز آگار، آگار سرم داراینفیوژن کبد، دکستروز سیب زمینی یا گلیسرول سیب زمینی و محیط های اختصاصی همراه بابا آنتی بیوتیک هستند. سرم استفاده شده در محیط کشت نباید حاوی پادگن علیه بروسلاها باشد.
باکتری ها، محیط های مایع را به آهستگی کدر کرده، به صورت رسوب دانهای نرم که پس از مدت طولانی در گرمخانه به صرت چسبنده در می آیند، دیده می شود.
اگرچه ارگانیسم قند های متعددی را مورد استفاده قرار می دهد، اما مقادیر اسید وگاز تولید شده به حدی کم است که برای تشخیص گونه های بروسلا قابل استفاده نیستند واین خاصیت در تشخیص جنس بروسلا با ارزش است.
آزمایش تولید H2S همراه با سایرخصوصیات برای تشخیص گونه های بروسلا مفید است ، تولید H2S توسط گونه های آمریکاییبروسلا سوییس شدید و توسط گونه های بروسلا ابورتوس خفیف است. گونه های دانمارکیبروسلا سوییس، H2S تولید نمی کنند و بروسلا ملی تنسیس هم معمولاَ H2S منفی است.
فعالیت های اوره آزی در گونه های امریکایی و دانمارکی بروسلا سوییس زیاد، دربروسلا ابورتوس کم و در بروسلا ملی تنسیس متغیر است.
حساسیت بروسلا ها نسبت بهرنگ های مختلف برای تشخیص گونه های متعدد ارگانیسن به کار می رود. رنگ های مورداستفاده تیونین، فوشین بازی، متیل ویولت و پیرونین هستند. اکثر گونه های بروسلاابورتوس توسط تیونین مهار شده ولی فوشین بازی آن ها را مهار نمی کند، در صورتی کهبروسلا سوییس توسط فوشین بازی مهار شده اما به وسیله تیونین مهار نمی شود.
مقاومت باکتری ها در مقابل عوامل فیزیک و شیمیایی:
بروسلا ها در دمای60درجه سانتیگراد در مدت 10 دقیقه از بین می روند. پاستوریزاسیون شیر نیز آن ها رااز بین می برد. بروسلا به PH اسیدی، مواد ضد عفونی کننده و نور مستقیم خورشید حساسهستند؛ اما در جنین هایی که در معرض نور خورشید نباشند، ماه ها زنده می می مانند.
ارگانیسمبه مدت طولانی در دمای پایین، به مدت یکسال یا بیشتر در دمای 8 درجهسانیگراد در مدفوع زنده می ماند و برای مدت خیلی طولانی در دمای 40- درجه ساتیگرادمی توان آن را نگهداری کرد. 

برسلوز درانسان:
بیماری در انسان به دلیل تماس با حیوانات عفونی و یا بلع شیر ومحصولات لبنی آلوده حادث می گردد. علائم بروسلوز در انسان غیر اختصاصی می باشد.
سبب شناسی:
چهار گونه از بروسلا موجب بروز عفونت در انسانمی گردد که به ترتیب شدت بیماری زایی شامل بروسلا ملی تنسیس ، بروسلا سوییس ،بروسلا ابورتوس و بروسلا کنیس مطرح می باشد.
اپیدمیولوژی:
موارد آلودگی با بروسلا به مراتب بیشتر ازدیگر آلودگی های باکتریایی است که دلالت بر حساسیت ویژه انسان دارد. بیماری درحیوانات هم به طریق جنسی و هم از راه بلع مواد آلوده بروز می نماید اما در انسان بهدنبال بلع محصولات دامی آلوده یا تماس پوست ناسالم با باکتری رخ می دهد. در امریکامیزان ابتلای مردان به زنان 6 به 1 گزارش شده است. چنین به نظر می رسد که تنها حدود4 درصد از موارد ابتلا به بروسلوز شناخته و گزارش می شود. بروسلوز عمدتا یک بیماریشغلی است. دامپزشکان برر حسب اتفاق ممکن است با باکتری تخفیف حدت یافته و زندهبروسلا ابورتوس در حین واکسیناسیون آلوده شده وبیم خفیفی را نشان دهد. در سطح جهانبروسلا ملی تنسیس مهم ترین عامل بروسلوز محسوب می شود.
مطالعات اپیدمیولوژیبیماری در انسان نشان داده است در مناطق روستایی بیماری به صورت مستقیم و غیرمستقیم به انسان سرایت می کند در حالی که در مناطق شهری محصولات پاستوریزه نشدهباعث سرایت بیماری به انسان می شود.
در صورت استفاده از کود آلوده، سبزیجاتتازه ممکن است به بروسلا آلودگی داشته باشد که از موارد انتقال بروسلوز انسانی بامنشاء ناشناخته است.
تغییرات فصلی بیماری در موارد انسانی بیشتر در اواخرزمستان و اوایل بهار و در ارتباط با دوره پایانی آبستنی اتفاق می افتد.
بیماری زایی و آسیب شناسی:
با تهاجم باکتری به بدن توسطلوکوسیت ها ی پلی مورفونوکلور و ماکروفاژها برخی از باکتری ها نابود شده اما گروهیدیگر در این سلولها تکثیر یافته و سپس از طریق سیستم لنفاوی به غدد لنفاوی ونهایتاَ به خون راه می یابند و نتیجه باکتریمی که به سیستم رتیکلو اندو تلیال درکبد، طحال و مغز استخوان و سایر اندام ها چون کلیه ها سرایت می نماید. بروسلا هاموجود در درون سلول در برابر پادتن و آنتی بیوتیک ها مصون خواهد ماند. واکنش بافتیدر برابر بروسلا با تشکیل گرانولوما می باشد. بروسلا ابورتوس بیماری ملایمی همراهگرانولوماهای غیر پنیری در کبد و اندام های رتیکلواندوتلیال به دنبال دارد.
بروسلا سوییس بیماری شدیدتری همراه با ضایعات موضعی چرکی و گرانولوماهای پنیریایجاد می کند. بروسلا ملی تنسیس شدیدترین نوع بیماری را ایجاد می کند. بروسلا کنیسبیماری مشابه بروسلا ابورتوس ایجاد می کند. شواهد مستندی در مورد سقط جنین هایانسانی در بروسلوز به دست نیامده است.
علائم:
تظاهراتبروسلا در انسان مشتمل بر سه حالت است:
بروسلوز حاد:
دورهکمون بیماری در این حالت از 7 تا 21 روز و گاهی تا چند ماه متغیر است. بیماریغالباَ با تب ملایمی آغاز می شود و به دنبال آن بی حالی، ضعف، خستگی، سردرد، دردپشت، دردهای عضلانی، تعریق و لرز بروز می نماید در صورتی که عامل بیماری بروسلا ملیتنسیس بوده باشد بیماری با تب شدیدی شروع می شود با پیشرفت بیماری اسپلنومگالی،لنفادنوپاتی و هپاتومگلی رخ می دهد.
بروسلوز موضعی:
بروزاین حالت در هر ناحیه از بدن محتمل است ولی استئومیلیت، آبسه های طحال، عفونتدستگاه ادراری-تناسلی، عفونت ریوی و اندوکاردیت شایع تر است. آرتریت نیز غالباَ درناحیه زانو ممکن است رخ دهد. تورم بیضه و اپیدیدیم و به درجات کمتر عفونت هایپروستات و کلیه احتمالاَ به وقوع می پیوندد.
ضایعات عصبی اگرچه نادرند اما بهصورت مننگو انسفالیت، میلیت، و نورو پاتی های محیطی دیده می شود. اندوکاردیت مهمترین عامل مرگ و میر می باشد که در مردان شایعتر می باشد.
بروسلوزمزمن:
به حالتی از بیماری اطلاق می گردد که بیش از یک سال از شروع آنگذشته باشد. بروسلوز مزمن علائم متنوعی را داراست و شامل بیمارانی می شود که کسالتآنها عود کننده بوده و عفونت های موضعی ممکن است باشد یا نباشد و علائمی چون تب وشواهدی چون تست های سرولوژیکی مثبت و جدا سزی ارگانیزم نیز وجود ندارد. حالت غیرمعمولی از بروسلوز در دامپزشکانی که مبادرت به جداسازی جفت حیوانات آلوده نموده اندشامل برجستگی های اریتماتوز بر روی دست و بازو که احتمالاَ به دلیل واکنش افزایشحساسیت در مقابل پادگن های بروسلا دیده شده است.
تشخیص:
شمارش گلبول های سفید معمولاَ طبیعی یا کمتر است وسرعت سدیمنتاسیون گلبول های قرمز نیز طبیعی است. آزمایش آگلوتیناسیون لوله بیشترینکاربرد را در تشخیص این بیماری داراست.

کشت:
بهترینراه برای اثبات وجود عفونت، جداسازی بروسلا است. کشت مغز استخوان در بروسلوز حاد وزمانی که کشت خون منفی است می تواند مثبت باشد. با پیشرفت بیماری باکتری از غددلنفاوی، گرانولومازهای کبدی و طحال و استخوان قابل جدا کردن است.
پیشگیری:
محو بیماری در جوامع انسانی منوط به ریشه کنی آندر جمعیت های حیوانی است.
واکسیناسیون در انسان:
تجویزواکسن کشته معمولی از نظر ارزش مورد بحث است و مصرف واکسن زنده از قبیل S19 براینسان خطر شدیدی دارد.در سال 1975 در روسیه به وسیله کشت سویه S19 یا به وسیله سویهروسی واکسیناسیون انسان را در سطح وسیعی انجام دادند و نتیجه گرفتند میزان بیماریدر منطق آلوده 3/3 تا 2/11 مرتبه کاهش یافته است. البته مصرف گسترده این نوع واکسنبه واسطه ایجاد خطر در انسان توصیه نمی شود.
واکسن PI که از عصاره بروسلا میباشد از سال 1967 به بعد جمعیت انسانی که با PI واکسینه شده اند مورد مطالعه قرارگرفتند و از نسبت بروز بروسلوز به شدت کاسته شد ولی هنوز ارزشیابی دقیق اثر واکسنانجام نشده است.
مدیریت در کنترل بروسلوز:
1-حذف دام هایآلوده توسط آزمایش و کشتار
2-پیشگیری از پخش بیماری در بین دام ها
3-ایمنسازی همگانی
4-اقدامات غیر اختصاصی برای کاهش دادن شیوع عفونت
5-حمایت آموزشیو تعلیماتی
درمان:
روش درمانی پیشنهادی وزارت بهداشت، درمانو آموزش پزشکی از مهر ماه 1370:
1-بزرگسالان:روزانه 600 میلی گرم ریفامپین بهاضافه دو عدد قرص کوتریموکسازول به مدت 6 هفته
2-اطفال 10 میلی گرم ریفامپین بهازای هر کیلو وزن بدن به اضافه کوتریموکسازول به مقدار 8 میلی گرم و تری متوپریم بهمدت 4 تا 6 هفته
3-در مورد زنان باردار در سه ماهه اول و ماه آخر فقط ریفامپین ودر سایر ماه ها همان درمان بزرگسالان خواهد بود.
.قابل توجه است که درمان  خودسرانه  نباید صورت گیرد و  دستورالعمل های درمانی دائما در حال تغییر  هستند




تاریخ : چهارشنبه 92/11/23 | 11:39 صبح | نویسنده : مهدی نیک کار

 (CCHF)

(تب خونریزی دهنده کریمه کنگو)

بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگوCCHFبیماری خون ریزی دهنده تب دار حادی است که توسط کنهمنتقل می شود.

گرچه بیماری مخصوص حیوانات است اما موارد تک گیر و همه گیری های ناگهانی آن در انسان ها نیز رخ می دهد.

اولین موارد توصیف شده بیماری در سال 1942 شرح داده شده اند اما سابقه حضور آن در ایران به سال1970برمی گردد و ازسال  1999 (1378) موارد محتمل و قطعی آن در ایران گزارش شده است.

ویروس عامل بیماری برای اولین بار از خون افراد بیمار در مرحله بروز تب و همچنین از کنه بالغ جدا شد. مهم ترین راه آلودگی کنه از طریق خونخواری کنه از مهره داران کوچک است و با یکبار آلوده شدن، کنه در تمام مراحل تکامل خود آلوده باقی می ماند  و ویروس را به دام ها منتقل می کند. عفونت در انسان پس از گزش کنه آلوده یا له کردن آن روی پوست نیز ایجاد می شود. بیماری در حیوانات اهلی هیچ علامت مشخصی ندارد و خطر انتقال آن به انسان در طی ذبح حیوان آلوده یا کمی پس از آن به دنبال تماس با پوست یا لاشه حیوان  وجود دارد. همچنین تماس با خون و بافت های بیماران بخصوص در مرحله خونریزی دهنده یا انجام اعمالی که منجر به تماس انسان با خون، بزاق، ادرار، مدفوع و استفراغ بیماران شود باعث انتقال بیماری می گردد.

بیشترین افرادی که در معرض خطر قرار دارند عبارتند ازدامداران و کشاورزان، کارگران کشتارگاه ها، دامپزشکان و کارکنان بهداشتی درمانی بیمارستان ها. گرچه همه افراد جامعه احتمال ابتلا به بیماری را دارند.

شیوع بیماری بیشتر در فصل گرم سال و همزمان با فصل فعالیت کنه ها به عنوان مخزن بیماری می باشد. فرد مبتلا پس از طی دوره کمون که معمولاٌ از یک تا 6 روز (بسته به راه ورود ویروس) طول می کشد، دچار علائم ناگهانی مانند سردرد شدید، تب، لرز، درد عضلانی(بخصوص در پشت و پاها)، گیجی، درد و سفتی گردن، درد چشم و ترس از نور می شود. ممکن است تهوع، استفراغ و اسهال نیز وجود داشته باشد.

تب معمولاٌ بین 3 تا 16 روز طول می کشد اما مرحله خونریزی دهنده بیماری که به سرعت ایجاد می شود معمولاٌ در طی روزهای 3 تا 5 بیماری شروع شده و بطور متوسط 4 روز(1 تا 10 روز) طول می کشد.خونریزی در مخاط ها بصورت پتشی در پوست است که بخصوص در قسمت های بالای بدن ایجاد می شود. گرچه هماتوم و سایر پدیده های خونریزی دهنده مثل ملنا،هماتوری و... نیز دیده می شوند. در برخی از موارد به دلیل شدت خونریزی بیمار نیاز به تزریق خون پیدا می کند.

مرگ ممکن است به دلیل از دست دادن خون، خونریزی مغزی، کمبود مایعات ناشی از اسهال یا ادم ریوی رخ دهد.

پس از روز دهم با کمرنگ شدن ضایعات پوستی بیماری به تدریج بهبود پیدا می کند ولی دوران نقاهت طولانی بوده و همراه با ضعف شدید است.

تشخیص بیماری با بررسی آزمایشگاهی نمونه خون بیمار بوده و نمونه گیری بایستی با رعایت کلیه احتیاطات لازم بهداشتی نظیر استفاده از دو جفت دستکش مخصوص آزمایشگاه، عینک، و... انجام شده و برای جداسازی سرم و حمل نمونه ها حداکثر توجه و دقت لحاظ شود.

کارکنان بهداشتی و درمانی که با خون و یا بافت های آلوده بیماران محتمل یا قطعی تماس داشته اند باید بطور مرتب حداقل تا 14 روز پس از تماس تحت نظر بوده و درجه حرارت بدن آنها هر روز کنترل شود.

 

از آنجا که دام آلوده علامت خاصی ندارد نکته مهم این است که چنانچه این دام در همان روزهای بیماری ذبح شود و سلاخ نیز در حین ذبح از دستکش استفاده نکند یا خراش پوستی و بریدگی در دست داشته باشد، انتقال ویروس به سرعت رخ می دهد.




تاریخ : چهارشنبه 92/11/23 | 11:35 صبح | نویسنده : مهدی نیک کار

پدیکولوز(شپش)

شپش یک انگل خونخوار خارجی است که قدمت آلودگی آن به دوران قبل از تاریخ برمی‌گردد. آلودگی به شپش را پدیکولوزیس می‌گویند. سه نوع شپش وجود دارد1-شپش سر 2-شپش تن 3-شپش عانه. آلودگی به شپش سر شایع‌تر است البته آلودگی به شپش بدن با توجه به این که این شپش ناقل بیماری تیفوس و تب راجعه می‌باشد اهمیت بیشتری دارد.

این بیماری در تمام گروه‌های سنی وجود دارد و محدود به جامعه و طبقه خاص اجتماعی نیست. این بیماری معمولاً در کودکان سنین مدرسه (5 تا 14 سال) بیشتر دیده می‌شود. دختر‌ها بیشتر از پسرها به این بیماری مبتلا می‌گردند.بیماری در فصل سرما شایع‌تر از فصل گرما است.

شپش از خون انسان تغذیه می‌کند، بزاق آن حاوی مواد ضد انعقادی است که از لخته شدن خون جلوگیری کرده و خارش شدیدی ایجاد می‌کند. شپش قادر به پریدن و جهیدن نیست و حرکت لغزشی دارد. شپش ماده تا 30 روز زنده می‌ماند و هر روز 5 تا 10 تخم می‌گذارد که این تخم‌ها برای استفاده از گرمای سر به پوست سر نزدیک می‌شود. رنگ این حشره خاکستری است. شپش انگل اجباری انسان هستند و لذا روی بدن حیوانات دیگر و یا روی اشیا و وسایل منزل نمی‌توانند زنده بمانند ولی تخم‌ها در درجه حرارت مناسب و رطوبت بالا  زنده می‌مانند و بعد از 10 روز تبدیل به حشره بالغ می‌شوند.

تخم شپش، رشک نام دارد، که بیضی شکل، سفید رنگ، و به اندازه ته سنجاق و قدرت چسبندگی به ساقه مو را دارد. این تخم‌ها در یک سانتی متری بالای پوست به روی ساقه مو چسبیده و به راحتی جدا نمی‌شوند ولی شوره سر به آسانی از مو جدا می‌گردد.

      رشک‌ها در بالای گوش ها و پشت گردن دیده می‌شوند.

راه انتقال:

·          تماس نزدیک با فرد آلوده در مدت زمان طولانی در محل‌های دسته‌جمعی

·         استفاده از وسایل شخص آلوده (لباس – پتو- ملحفه-  اسباب بازی- شانه- گل سر- برس- کلاه -روسری و مقنعه....)

·         قرار دادن اشیا آلوده به رشک و شپش روی هم

·         صندلی سالن اجتماعات- وسایل نقلیه عمومی(اتوبوس-  مترو- قطار- تاکسی)-کمدهای لباس در حمام و استخرهای عمومی

·         خوابیدن روی تخت، کاناپه ، بالش، فرش یا حیوانات پارچه‌ای که اخیراً در تماس با فرد مبتلا به شپش بوده‌اند.

لازم به ذکر است شپش در آب زنده نمی‌ماند زیرا از طریق سوراخ‌های کوچکی که در اطراف بدنش به نام اسپیراکل دارد تنفس می‌کند به همین دلیل از طریق شنا و استخر منتقل نمی‌شود ولی کمدهای لباس رختکن‌ها می‌تواند عامل انتقال شود.

الکتریسته ساکن ناشی از شانه کردن مو و یا برداشتن روسری و مقنعه می‌تواند شپش سر را به فاصله یک متر پرتاب کند و از فردی به فرد دیگر با فاصله نسبتاً دور منتقل کند.

محل زندگی:

شپش سر: در لابلای موی سر، در عقب سر و پشت گوش زندگی می‌کند  به صورت خارش شدید و درموارد آلودگی زیاد  به صورت زردزخم بروز می‌کند.

شپش تن:  در مسیر درز داخلی و چین‌های لباس زندگی می‌کند که به صورت خارش شدید و ضخیم شدن پوست نمایان است.

شپش عانه: در محل عانه و در آلودگی های شدید روی مژه و پلک مشاهده می‌شود که به صورت خارش غیر قابل‌تحمل در عانه و وجود لکه‌های آبی رنگ نمایان است.

علائم ابتلا:

·         خارش مداوم پشت سر و گردن( ناشی از واکنش حساسیتی نسبت به بزاق شپش است که در حین خون خوردن از بدن به پوست وارد می‌شود)

·         وجود غدد لنفاوی متورم و دردناک در نواحی پس سر و پشت گوش یکی از علائم مهم بیماری است.

·         التهاب و تورم در ناحیه ریشه مو به دلیل خاراندن شدید و زخم کردن پوست.

·         وجود عفونت‌های پوستی در ناحیه ابتلا

تشخیص:

 تشخیص شپشسر  با نگاه کردن دقیق به تار مو وپوست سر در نور کافی امکان‌پذیر است.

عوارض آلودگی به شپش:

·     خارش شدید به دلیل تلقیح ماده بزاقی شپش، ایجاد زخم و عفونت‌های ثانویه مثل زردزخم ایجاد می‌کند، که دراثرخاراندن شدید پوست رخ می‌دهد.

·         پوسته پوسته وضخیم شدن پوست دراثرخاراندن زیاد

·         خستگی عمومی وپریشانی وکلافه بودن وبی‌خوابی

·         بی‌قراری به خصوص در کودکان

·         ضایعات پوستی به صورت بثورات ریزقرمز رنگ

·         ایجادمشکلات تحصیلی وخانوادگی برای دانش‌آموز،  همکلاسی‌ها و والدین

 راه های پیشگیری:

      نکات کاربردی در مدارس:

ü   مقنعه و کاپشن  خود را داخل کیسه قرار داده و کیسه را بسته و در جامیز قرار دهید و از آویزان کردن آن در رخت‌آویز  کلاس خودداری کنید زیرا این مسئله با عث انتقال سریع‌تر شپش می‌شود.

ü      در صورت وجود آلودگی در کلاس حتی‌المقدور مقنعه خود را در کلاس در نیاورید.

ü      به مادر خود تأکید کنید هفته‌ای یک بار موهای شما را از نظر وجود شپش یا تخم آن برزسی نماید.

ü      لباس، کلاه، حوله، شال، گل سر، گیره سر،تل و کش سر خود را به کس دیگری ندهید.

نکات کاربردی در آرایشگاه:

ü      از تمیز بودن محیط آرایشگاه اطمینان حاصل کنید.

ü      در آرایشگاه حوله و شانه شخصی خود را به همراه داشته باشید.

ü      در صورت آلودگی به شپش برای کوتاه کردن مو به آرایشگاه مراجعه نکنید زیرا باعث آلودگی محیط آرایشگاه می‌گردد.

        نکات کاربردی در مسافرت:

ü   در مسافرت‌ها از ملحفه شخصی استفاده کنید و به محض بازگشت از مسافرت کلیه ملحفه‌ها و لباس‌های خود را در ماشین لباسشویی با درجه حرارت 60 درجه شست و شو دهید.

ü      بعد از مسافرت موی خود را از نظر شپش بررسی نمایید.

         نکات کاربردی در استخر:

ü      در استخر لباس‌های خود را در کیسه پلاستیکی قرار داده و در آن را گره بزنید و در کمد رختکن قرار دهید.

سایر نکات:

·         رعایت دقیق اصول بهداشت فردی (بخصوص استحمام مرتب ورعایت بهداشت وسلامت مو وپوست)

·         عدم استفاده ازشانه،برس،کلاه و... دیگران

·         پرهیز ازتماس با لوازم شخصی ولباس های افراد آلوده

·         شستشو منظم البسه ازجمله روسری، کلاه مقنعه، شال و...،ودرمعرض آفتاب خشک کردن واطوکردن لباس ها

·         مراجعه به نزدیکترین مرکزبهداشتی ودرمانی در صورت وجود علائم آلودگی به شپش

·         درمان به موقع افراد آلوده جهت پیشگیری از آلوده شدن دیگران

ثابت نشده است که کوتاه کردن مو سر موثر است اما از آن جایی که شپش برای تخم گذاری به بدنه مو نیاز دارد این کار از تکثیر شپش ها جلوگیری می کند.

درمان:

·     ضدعفونی کلیه البسه و شانه و برس وگل سر و سایر اشیا و اسباب بازی تمام اعضاء خانواده فردآلوده. (بهترین روش ضدعفونی درآب جوش قراردادن به مدت30دقیقه می باشد)

·         لباس های تمیز که قابل شستو شو نیستند  را در کیسه پلاستیکی گذاشته و به مدت دو هفته مهر و موم کنید.

·         درمان تمام اعضاء خانواده همزمان باهم در یک روز

·         اتو کردن لباس ها ( به خصوص درز لباس ها)

·         استفاده از شامپو پرمترین به شرح ذیل:

ü   ابتدا موها را با آب و شامپو معمولی بشویید سپس بامقداری ازشامپوی پرمترین به طوریکه کلیه موها را آغشته نماید ماساژ دهید تا کف شامپو به تمام موهای سر بویژه به قسمت نزدیک ریشه موها برسد و بمدت10دقیقه روی سربماند و درنهایت آبکشی نمایید. 10-7 روز بعد درمان را تکرار کنید.

ü      باتوجه به توکسیک (سمی) بودن شامپو پرمترین بایدمراقبت باشیدکه ازتماس بامخاط چشم ، بینی ، دهان جلوگیری شود.

ü      تجویز آنتی هیستامین برای جلوگیری از خارش وزخم شدن پوست توسط پزشک معالج

ü      پس ازاستحمام ازالبسه ای استفاده نمایید که قبلاضد عفونی و جوشانده شده باشد.

ü   برای ازبین بردن رشک باید پس از استحمام موها را به سرکه سفید آغشته نمایید و بعد از30دقیقه با شانه دندانه ریز شانه نماییدبا این عمل هم رشک از سطح مو کنده می شود و چون پای شپش طوری طراحی شده که قادر به چنگ زدن به مو است ولی توانایی پریدن ندارد و شکستن هر پا با شانه زدن باعث مرگ شپش خواهد شد.

ü      درنهایت پس ازیک هفته استفاده ازشامپوپرمترین و سرکه سفید را تکرار نمایید.

 

 




تاریخ : چهارشنبه 92/11/23 | 11:32 صبح | نویسنده : مهدی نیک کار

هپاتیت چیست ؟

 

کلمه هپاتیت (Hepatitis  ) به معنای التهاب کبد است. بسیاری از عوامل (از جمله داروها) می‌توانند این التهاب را ایجاد کنند اما به طور کلی، شایع‌ترین علت ایجاد هپاتیت در سراسر دنیا، «ویروس»ها هستند. هپاتیت یک بیماری عفونی شایع است که میلیونها نفر در سراسر جهان به آن آلوده     شده اند تخمین زده می شود که دو میلیارد نفر در سراسر جهان شواهدی از عفونت را با آزمایش خون نشان دهند، بطور متوسط ناقلین هپاتیت در ایران 3 درصد برآورد می شوند . طبق تعریف، اگر هپاتیت کمتر از 6 ماه طول بکشد آن را «هپاتیت حاد» و اگر بیشتر از آن به طول بینجامد آن را «هپاتیت مزمن» می‌گویند.

علائم بیماری هپاتیت :

 

علائم اولیه هپاتیت حاد ویروسی عبارتند از : احساس ناراحتی، خستگی، بی‌اشتهایی، تهوع، استفراغ، درد عضلانی، سردرد و یک تب خفیف. حتی گاهی این بیماری در ابتدا خود را با علایم سرماخوردگی نشان می‌دهد. افراد سیگاری مبتلا به هپاتیت حاد غالباً نسبت به سیگار تنفر پیدا می‌کنند. بعد از این دورة چند روزه «یرقان» یا «زردی» ایجاد می‌شود.

 

معمولاً همزمان با ایجاد زردی  ، حال عمومی بیمار بهبود یافته و حتی تب او قطع می‌شود. اما در واقع بیماری بهبود نیافته ، بلکه عوارض آن آشکار می‌شود. 

تشخیص بیماری :

 

 اندازه گیری آنزیمهای کبدی روش تشخیصی مناسبی برای تعیین علت زردی ( هپاتیت یا سایر علل مثل سنگ کیسه صفرا و کبدی تخریب شده و آنزیم‌های موجود در این سلول‌ها به مقدار زیادی وارد خون می شوند. بالا رفتن سطح این آنزیم‌ها در خون، نشان دهندة «هپاتیت» است.

 

هپاتیت‌ها چه فرقی با هم دارند؟

 

در بسیاری از موارد، ممکن است ابتلا به هپاتیت با ایجاد زردی همراه نباشد. به این ترتیب شخص ممکن است هیچ‌گاه متوجه بیماری خود نشود . در واقع، آنچه هپاتیت را به یک بیماری خطرناک تبدیل می‌کند، دو عارضه‌ای است که ممکن است برای هر بیماری پیش بیاید:

 1- هپاتیت برق آسا: یک درصد از بیماران مبتلا به هپاتیت حاد ویروسی به طور ناگهانی و در عرض چند روز، در واقع کبد خود را از دست می‌دهند. این آسیب، غیر قابل برگشت است و در این حالت، بیمار نیاز به پیوند کبد خواهد داشت.

2- هپاتیت مزمن: غیر از هپاتیت A   که تقریباً در هیچ موردی به صورت مزمن درنمی‌آید، سایر انواع هپاتیت‌ها می‌توانند مزمن شوند. سرانجام هپاتیت مزمن، نارسایی کبد است و مثل هپاتیت حاد، تقریباً هیچ درمان قطعی برای آن وجود ندارد. گذشته از این، بعضی مبتلایان به هپاتیت، اگر چه ظاهراً بهبود می‌یابند اما به صورت «ناقل مزمن» در می‌آیند. این افراد، خود مشکلی ندارند اما آلوده کننده‌ جامعه و اطرافیان به حساب می‌آیند.

 هپاتیت مزمن تقریباً در پنج درصد از مبتلایان به هپاتیت B ایجاد می‌شود. اما این عارضه بیش از 40%مبتلایان به هپاتیت C  مشاهده می شود. ضمن این که آلودگی به ویروس‌ هپاتیت C، احتمال  مبتلا شدن به سرطان کبد را هم افزایش می‌دهد. به این ترتیب باید گفت هپاتیت C خطرناک‌ترین نوع هپاتیت است

 .. ) می باشد. در بیمار مبتلا به هپاتیت، سلول‌های

   راه انتقال :

از بین انواع هپاتیت های ویروسی شناخته شده هپاتیت   نوع A و  E از طریق آب و غذای آلوده منتقل می شوند      راه های عمده سرایت سایر انواع هپاتیت عبارتند از :

  1- تزریق خون و فراورده های آلوده آن

  2- استفاده از سرنگ های مشترک ، بخصوص در بین معتادان تزریقی

 3-  بکار بردن ابزار و وسایل آلوده( تیغ ریش تراش ، وسایل تاتو ، خالکوبی و ... )

  4- انتقال از مادر آلوده به جنین

 5- تماس جنسی  با افراد آلوده

 

 
 

 

 

شایع‌ترین راه انتقال هپاتیت C، تزریق خون آلوده است و تا قبل از این که خو‌ن‌های اهدایی از نظر آلودگی به  هپاتیت C غربالگری شوند، افراد بسیاری از این طریق به هپاتیت C مبتلا می‌شدند.

 اگر چه امروزه در همه جای دنیا، خون‌ها را از نظر آلودگی به ویروس‌های هپاتیت نوعC,B  و همین طور HIV  (ویروس ایدز) آزمایش می‌کنند، اما نباید فراموش کرد که هپاتیت فقط از طریق تزریق خون یا فرآورده‌های خونی منتقل نمی‌شود. بلکه تمام مایعات بدن یک فرد مبتلا به هپاتیت آلوده است و تماس با این مایعات می‌تواند به راحتی هر فردی را مبتلا کند. 

راههای پیشگیری :

 

آسانترین راه پیشگیری از بیماری هپاتیت رعایت نکات بهداشتی و در مورد هپاتیت B علاوه بر آن واکسیناسیون به موقع کودکان بر علیه بیماری است . فراموش نکنیم که فعلاً تنها راه پیشگیری از هپاتیت نوع C ،«مراقبت‌های رفتاری» است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 






  • paper | فروش Backlinks | سپهر نما
  • فروش بک لینک با کیفیت | بک لینک انبوه