سلامت روان در سالمندان:
حفظ سلامت روان سالمندان در دنیای مدرن امروزی یکی از امور مهم واساسی می باشد. دنیا در حال پیر شدن است.کشورهای پیشرفته با کنترل موالید وارتقاءسطح بهداشت جامعه خود،سالهاست که با این پدیده آشنایند.
سالمندی بیماری نیست بلکه مرحله ای از چرخه زندگی است که مسائل رشدی خاص خود رادارد ودرعین حال سالمندی با انباشت خردمندی همراه است وفرصتی است که فرد می تواند تجربیاتش را به نسل های بعد منتقل کند.اریک اریکسون سالمندی را زمانی برای زایندگی می دانست نه دورانی از یاس.
مشخصه فرایند پیر شدن، نزول تدریجی عملکرد برخی دستگاه های بدن است(قلبی عروقی،تنفسی،ادراری-تناسلی،غددی،ایمنی وسایر دستگاه ها)اما این باور که پیری همواره با نقایص عمیق جسمانی وهوشی همراه است افسانه ای بیش نیست.بسیاری از افراد سالمند توانایی های شناختی وجسمانی خود را تا حد قابل توجهی حفظ می کنند.
بطورکلی پیر شدن به معنای پیرشدن سلولهاست.هرسلول دوره عمر مشخصی دارد که عوامل ژنتیک وعوامل محیطی و.... در آن موثرند.با افزایش سن تغییرات ساختمانی در سلول ها روی می دهد.پیری احتمالا علت واحدی نداشته ودر طی آن تمام نواحی بدن تا حدودی تحت تاثیر قرار می گیرد.در اواخر بزرگسالی بدن در حال پیر شدن به کانون دغدغه های فرد تبدیل می شود وجایگزین اشتغال خاطر میانسالی در زمینه شغل وروابط می شود.دلیل این امر کاهش طبیعی کارکرد تغییر ظاهر جسمانی وافزایش میزان بیماری های جسمانی است.علی رغم این رویدادها تن انسان در سالمندی همچنان منبع لذت قابل ملاحظه ای است و می تواند حس کفایت را منتقل کند. به خصوص اگر فرد به ورزش مرتب،رژیم غذایی سالم،استراحت کافی ومراقبت های طبی پیشگیرانه توجه کافی نشان دهد.حالت بهنجار در سالمندی سلامت جسمی وروانی واجتماعی است نه بیماری وناتوانی.
"میشود پیر بود اماسرزنده"
مهم نیست چند سال دارید کافی است از همین لحظه بیشتر مراقب سلامتی خودتان باشید تا در سال های بعد، از زندگی سالم تر وبا نشاط تری برخوردار باشید.پیری به معنای بازنشستگی ،پدر یا مادر بزرگ شدن یارسیدن به یک سن خاص سالمندی نیست بلکه پیری یک فرایند مادام العمر است.افرادی که شانس رسیدن به سن سالمندی را می یابند،،کسانی هستند که با موفقیت مراحل مختلف زندگی راپشت سر گذاشته اند.پیری موفق، متضمن چندین عامل است که اکثر آنها تحت کنترل شما قرار داردیعنی نوع نگرش شما به مقوله پیری ،فعالیت ها ،مراقبتهای بهداشتی وروابط بین فردی.
اگرچه جسم شما پیر میشود اما ذهن شما،تا هر زمان که اراده کنید جوان خواهد ماند.اگر امید به داشتن عمری طولانی،سرشار از شادابی ،خوش طبعی وروابط اجتماعی محکم باشید آن هنگام است که این طرح ذهنی تامدت زیادی آینده شما را رقم خواهد زد.شوخ طبعی وقدرت کنار آمدن بامشکلات وتغییرات به شما کمک می کند از پس هر مشکلی بر آیید.
"چگونه سالم پیر شویم"
سلامت روان در سالمندی بستگی به چگونگی مواجهه با تغییرات بدن در این دوران دارد.این بدان معنا نیست که افراد مسن هیچ بیماری یا مشکلی را تجربه نمی کنند بلکه منظور آن است که کنترل ودرمان به موقع علایم وبیماریها منجر به افزایش کیفیت زندگی خواهد شد.بیماری های روانشناختی به گروهی از حالات روانی اطلاق می گردد که باعث اختلال در تفکر ،رفتار واحساس فرد وکاهش سازگاری او با تغییرات واسترس های زندگی می شود.بیماری های ذهنی و روانی، هر فرد با هرسن و با هر موقعیت اجتماعی را می تواند در گیر کند.
کلید اصلی سلامت روان در سالمندان سلامت جسم در این افراد است.سلامت جسم وروان در سالمندان یک رابطه دوسویه است.افراد با مشکلات وبیماری های جسمی مثل دیابت وبیماری قلبی وفشارخون وآرتروز........در معرض اختلالات روانپزشکی بیشتری می باشند وهمچنین در افراد مبتلا به افسردگی واضطراب احتمال ابتلا به مشکلات طبی بیشتر می باشد.جای تعجب نیست که سالمندان با مشکلات اضطراب وافسردگی وقت وهزینه بیشتری را صرف مراقبت های طبی و مراجعه به کلینیک های تخصصی درمانی بیماری های جسمی ،می کنند .
باور غلط ورایج در عامه مردم این است، که یک سری از علایم اختلال در سلامت روان مثل اختلال تمرکز،تحریک پذیری،خلق افسرده ،کاهش انرژی واضطراب به دلیل سالمندی است. لازم به ذکر است که فرایند پیری سالم وپویا ،شامل تغییر ناگهانی شخصیت افراد و از دست دادن هوش یاحافظه و.... نمی باشد.در صورت وجود چنین علایمی، باید به متخصصین روانپزشکی مراجعه نمود.
عوامل زیر می تواند باعث اختلال در سلامت روان گردد:
· اضطراب وافسردگی
· عدم تغذیه مناسب
· مصرف دخانیات والکل
· برخی از داروهای مورد استفاده به علت مشکلات جسمی در سالمندان
· تداخل داروهای تجویز شده توسط پزشک های متعدد(بدلیل عدم اطلاع پزشکان از داروهای تجویز شده توسط بقیه همکاران)
· عدم فعالیت وتحرک کافی
· استرس وناراحتی ناشی از مرگ عزیزان وتنهایی ناشی از آن
· بیماری های جسمانی
چند نکته مفید برای بهداشت روان در سالمندان
1-به اندازه کافی استراحت کنید
خواب واستراحت کافی به شما کمک می کند تا ذهنی آرام داشته باشید.7-8 ساعت در شبانه روز بخوابید.علاوه بر خواب شبانه، خواب نیمروزی به مدت 30تا40دقیقه برای تمدداعصاب ونیز افزایش انرژی به شماکمک می کند.(به شرط آن که به بی خوابی شبانه مبتلا نباشید)
2-فعالیت بدنی رااز همین امروز شروع کنید
هرچه زودتر ورزش منظم را آغاز کنید،فواید بیشتری به دست خواهید آورد.ورزش کردن، باعث کاهش بیماری های مزمن مثل تصلب شرائین ،کاهش فشارخون،کاهش چربی خون و........می شود.یک فعالیت بدنی منظم وملایم روزانه، مثل پیاده روی به مدت 30دقیقه در روز باعث کاهش بیماری های قلبی عروقی وکاهش بروز پوکی استخوان،بهبودعملکرد تنفسی وبهبود جریان خون وحفظ وزن ایده ال وتناسب اندام ودر نهایت احساس کلی آرامش جسمی وروانی می باشد..در بسیاری از موارد بارژیم غذایی وورزش ، وبدون مداخلات جراحی یا طبی اضافی، می توان فرایند یک بیماری را متوقف نمود.
پیری به معنای از کار افتادگی نیست وسال های بعد از بازنشستگی می توانند از جمله دلپذیر ترین وپربار ترین سالهای زندگی شما باشند.
3-به ذهن ومغزتان هم ورزش دهید
مقداری از حواسپرتی ها در سنین پیری، طبیعی قلمداد می شوند.فشارعصبی واضطراب وزندگی پر مشغله هم می توانددر حافظه وتمرکزحواس شما اختلال ایجاد کند.پیری عموما تاثیری در حافظه درازمدت، ندارد اما حافظه کوتاه مدت اغلب دچار نقصان می شود.گرچه ممکن است تعداد سلولهای مغزی شما ، به اندازه20سالگی نباشد اما عقل وخردوقدرت قضاوت شما، نسبت به آن دوران بسیار بیشتر شده است و توانایی شما در تصمیم گیری های صحیح بر اساس یک عمر تجربه اندوزی افزایش یافته است.
ذهنتان را با حل کردن انواع جداول ومعما ها درگیر کنید.اطلاعات عمومی خود را با خواندن کتابهای متعدد افزایش دهید.برای فرزندان ونوه های خود قصه بخوانید ودر حل تکالیف به آنها کمک کنید.راه سالم نگه داشتن ذهن، مطالعه مستمر است.
-در کلاس های مختلف ثبت نام کنید.هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست.کار با رایانه را یاد بگیریدوباایمیل(پست الکترونیکی)با دوستان وآشنایان خود تماس بگیرید.
4-در فعالیتهای اجتماعی مختلف شرکت کنید.
روابط اجتماعی خود را در حدی حفظ کنید که تفاوت جزئی با سالهای قبل داشته باشد.برای بسیاری افراد، سن پیری دوره تداوم رشد هوشی،هیجانی وروانی است.با انزوا ،افراد نسبت به افسردگی آسیب پذیرتر می شوند.تماس با جوانان نیز مهم است.شما می توانید ارزش های فرهنگی را ،به نسل جوان منتقل کنید و احساس سودمند عزت نفس خودرا حفظ کنیدواز انزواوافسردگی واسترس روزمره رها گردید.
شاید در گذشته به علت کمبود وقت امکان شرکت در فعالیت های گروهی را نداشتید اما حالا که چنین فرصتی پیش آمده کوتاهی نکنید.
در کنسرت ها،سخنرانی ها،سینماومهمانی های دوستان وآشنایان،سفر های گروهی با بستگان ودوستان......شرکت کنید.
سعی کنید بادوستان واشنایان خود ،حداقل یک بار در هفته دور هم جمع شوید.این عمل از شروع انزواطلبی در شما جلوگیری می کند.
5-خاطرات گذشته خود را برای فرزندان ونوه ها تعریف کنید.
یاداوری خاطرات وحتی تماشای آلبوم عکس های قدیمی وصحبت با افرادخانواده راهی برای پیوند شما با اطرافیان وتقویت حافظه شما می باشد.
6-در امور خیریه وداوطلبانه شرکت کنید.
شرکت در برنامه های کمک به نیازمندان به طور داوطلبانه در ایجاد آرامش روحی و روانی بسیار موثر است.به یاد داشته باشید وقتی به دیگران کمک می کنید حتما از کمک آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم برخوردار خواهید شد.به علاوه گذراندن زمانی با دیگران راه خوبی برای رهایی از انزوا وافسردگی است.
7-سلامت جسمی خود رابه طور منظم وبا مراجعه به پزشک کنترل نمائید.
8-حتما مصرف دخانیات والکل را قطع کنید.
9-رژیم غذایی مناسب داشته باشید.
کاهش مصرف نمک ووعدم مصرف چربی های جامد،نگهداری وزن در حد مطلوب،استفاده از همه گروه های غذایی به خصوص میوه وسبزیجات تازه ولبنیات در حفظ سلامتی شما نقش موثری دارد.
10-فعالیت جنسی رضایت بخش در سالمندی طبیعی است.
فعالیت جنسی در هرسنی بخشی غریزی وخودکار از رفتار انسانی است.در بسیاری از مردان وزنان فعالیت جنسی با افزایش سن کاهش می یابد.این روند معمولا تدریجی است واز میانسالی آغاز می شود.به نظر می رسد عوامل فرهنگی واجتماعی در تغییرات جنسی سالمندان بیش از تغییرات روانشناختی ناشی از پیری نقش داشته باشد.مهمترین عوامل موثر در میزان فعالیت جنسی در سن بالا عبارت است ازبقاء وسلامتی همسر،سلامتی خود فرد ومیزان فعالیت جنسی در گذشته.استرس،افسردگی،اضطراب،تعارض های زناشویی و......وبیماری های جسمی عوارض برخی ازداروهای فشار خون وقلبی با کارکرد جنسی افراد ممکن است تداخل داشته باشد.
برای سالمندان فعالیت جنسی رضایت بخش کاملا امکان پذیر است اما بسیاری از سالمندان بر اساس باور غلط عامه این فعالیت ها رابا افزایش سن کنار می گذارند.
روش زندگی سالم وحفظ سلامت،رژیم غذایی مناسب و ورزش منظم وعادات بهداشتی درست موثرترین راه برای کاهش خطر بیماری های مزمن ونیاز یافتن به داروهایی است که ممکن است فعالیت جنسی رادر سالمندان مختل کند.
11-از علایم افسردگی واضطراب آگاه باشید.
اگر اخیرا احساس تغییر خلق ،کاهش انرژی،کاهش لذت بردن از فعالیت های روزمره،احساس گناه،حس بی ارزشی ،میل به تنهایی،دلشوره واضطراب،کاهش خواب واشتهاوکاهش وزن وشکایات متعددجسمانی را داشته اید حتما همراه با یکی از اعضاءخانواده به متخصص روانپزشکی مراجعه کنید.
گوسفند، گاو و بز نیز به هنگام چریدن و خوردن علف های آلوده تخم های اکینوکوک را همراه علوفه آلوده وارد دستگاه گوارش خود می کنند و تخم ها پس از ورود به دستگاه گوارش میزبان باز شده و جنین قلابدار به درون بافت روده مهاجرت نموده و از طریق عروق روده یا مجاری لنفاوی، به کبد می رسند.
تعدادی از آنها در کبد می مانند و تعدادی به ریه می رسند، تعداد کمتری نیز به سایر ارگانها مانند کلیه، طحال، عضلات و مغز حمل می شوند در این مرحله انگل پس از استقرار در بافت شروع به رشد و نمو کرده و طی چند ماه کیست های در اندازه های مختلف ایجاد می کنند حال درصورتی که سگ سانان از احشاء آلوده به این کیست نشخوار کنندگان تغذیه نمایند دوباره سیکل بیماری تکرار می شود
3- در صورتی که سگ دارید داروهای ضد انگلی به سگها داده و برای آنها شناسنامه تهیه نمایید و هر چند وقت یکبار آنها به دامپزشک ببرید
4- اگر کشتار دام مثل قربانی کردن و نذری دارید در صورت مشاهده کیست های کبدی در گاو و بخصوص گوسفند هرگز آنها را پاره نکنید چون باعث کیست هیداتیک چشمی در انسان میشوند و همچنین کبد حیوان را بطور بهداشتی دفن کنید چون اگر سگی این احشاء آلوده را بخورد دوباره سیکل انگل تکرار می گردد.
5-محصور نمودن مزراع و جلوگیری از ورود سگ ها به آنها
6-عدم تماس با سگ ها
بیماری سالک را بهتر بشناسیم
1-سالک چیست:
سالک یک عفونت انگلی پوست است که توسط پشه خاکی منتقل می شود و ایجاد ضایعه پوستی می کند.
2- افراد چگونه به این بیماری مبتلا می شوند؟
پشه های خاکی پس از گزش افراد مبتلا به سالک یا جوندگان مبتلا، آلوده می شوند و در گزشهای بعدی موجب انتقال انگل به افراد سالم می گردد. معمولاً پس از چند روز تا چند ماه محل گزش مختصر قرمز سپس متورم و حالت جوش مانند می شود و بتدریج از وسط زخمی ایجاد می شود و اطراف آن قرمز می گردد. ممکن است این ضایعه خشک یا دارای ترشح باشد. بدنبال چند بار گزش ممکن است چندین زخم در فرد ایجاد شود. اشکال دیگر بیماری هم ممکن است ایجاد شود.
3- عوارض بیماری سالک چیست؟
محل زخم سالک(داغ) پس از بهبودی ایجاد بد شکلی بخصوص در صورت می کند. بعلاوه عفونت محل زخم با سایر میکروب ها گاهی منجر به عوارض شدید می شود.بعضی مواقع نیز سالک در اعضاء حساس مثل بینی، پلک، گوش موجب سوراخ شدگی و تغییر شکل قابل توجه آنها می شود.
بعلاوه ورود بیماری سالک در هر منطقه موجب ابتلاء بسیاری از افراد بخصوص کودکان می گردد.
4- آیا از عوارض سالک می توان پیشگیری نمود؟
با انجام اقدامات مراقبتی، مراجعه به موقع و سریع و درمان بیماری می توان از عوارض بیماری پیشگیری نمود. به شرط آنکه درمان منظم ، کامل و به مدت کافی باشد. درمان ناقص موجب مقاوم شدن انگل و شدت عوارض می گردد. بهبودی کامل بیمار به همکاری خوب و مراجعه منظم بیمار به مرکز درمان کننده بستگی دارد.
5- چگونه از انتقال بیماری به افراد خانواده و سایرین پیشگیری کنیم؟
درمان منظم و به مدت لازم موجب از بین رفتن انگل در زخم و بهبودی می شود و مانع از انتقال بیماری به دیگران می شود. بعلاوه پیشگیری ازگزش پشه و پوشاندن دائمی زخم می باشد. سایر اقدامات لازم شامل استفاده از دورکننده های حشرات در اطراف زخم، اسپری حشره کش داخل خانه،استفاده از پشه بند آغشته به سم بخصوص در زمان غروب و طلوع خورشید، نصب توری در پنجره ها، استفاده از پرده های آغشته به سم در مقابل پنجره ها و دربهای ورودی، معدوم و مدفون کردن صحیح زباله ها و نخاله های ساختمانی ، بهسازی محیط.
قابل توجه:
·هر گاه زخمی بیش از 2 هفته طول کشیده و بهبو.دی نیابد به سالک مشکوک شده و باید به پزشک مراجعه نمود.
بروسلوز در حیواناتوانسان
پیشگفتار :
بروسلوز از بیماری هایعفونی واگیرداری است که به لحاظ مشترک بودن بین انسان و دام، جایگاه ویژه ای دارد. این بیماری ضررهای اقتصادی بی شماری به صنعت دامپروری کشورهایی چون ایران تحمیل میکند برجسته ترین این زیان ها سقط جنین و عواقب پس از آن است که گله را از حیزانتفاع خارج می سازد. با وجود این ، درگیر بودن سلامت انسان ها و نیاز به ریشه کنیبیماری در جمعیت های حیوانی به عنوان پایه و اساس محو بیماری در جوامع انسانی ضرورتبرری و تحقیقی هکه جانبه پیرامون این بیماری را بیش از پیش هویدا می کند.
شایانذکر است که این روز ها که بحث جنگ بیولوژیک (Bioterrorism) ، بسیار قوت گرفته استاز بروسلا ها و مخصوصا گونه های ملیتنسیس و سوئیس، به عنوان جنگ افزار های بیولوژیک(Bio war fare) بالقوه، یاد میشود. ولی اینکه آیا عملا چنین سلاحی تا به حال علیهانسان ها استفاده شده است یا خیر، مشخص نمی باشد ولی با این وجود ممکن استبیوتروریست ها بروسلاها را از طریق افشانه (آئروسل) آلوده کردن غذا ها و آب، منتشرکنند0
تاریخچه بیماری درجهان:
عامل بیماری بروسلوز برای اولین بار در سال 1887 توسط یک پزشکانگلیسی به نام دیوید بروس از طحال سربازی که در اثر تب مالت یا تب مدیترانه ایمرده بود، جدا گردید. او این باکتری را بروسلا ملی تنسیس نامید. ده سال بعد، یکدامپزشک دانمارکی به نام فردریک بنگ، بروسلا ابورتوس را از جنین سقط شده گاو جدانمود. بروسلا ملی تنسیس در سال 1905 از شیر بز ، در سال 1947 از مزرعه داری کهدارای تعدادی گاو مبتلا به بروسلوز بود، در سال 1952 در شمال فرانسه از خرگوشصحرایی و در سال1963 در آرژانتین از گوسفند جدا گردید و برای اولین بار ثابت شد کهاین باکتری به طور طبیعی عامل بروسلوز گوسفندی نیز است.
در سال 1914 جاکابتراوم میکروبی از همین نوع را به نام بروسلا سوییس از جنین سقط شده خوک جدا کرد. درسال 1918 خانم اوانس شباهت کامل باکتری هایی را که در بیماری انسان و حیوانات دخالتداشته، بررسی و ثابت نمود. در همین سال امکان وجود عفونت در مادیان و اسب به اثباترسید. در سال 1953 بودل و بویز در نیوزیلند و استرالیا، بروسلا اویس را از قوچ جداکردند و در همین سال سیمونز و هال همین را از بره سقط شده جدا نموده، آن را عاملسقط جنین در میش ها دانستند.
بروسلا نئوتوما نخستین بار توسط استینر و لاک ماندر سال 1957 از یک موش جنگلی به نام نئوتومالپیدا جدا شد. در سگ عامل بروسلوز اولینبار در سال 1966 در امریکا و انگلستان جدا گردید و در سال 1968 این ارگانیسم توسطکارمیچل و برونر تشخیص داده شد و آن را بروسلا کنیس نامیدند.
تاریخچ? بیماری در ایران:
برای اولین بار در سال 1932وجود بروسلوز در انسان توسط کارشناسان انستیتو پاستور مشخص گردید. دلپی و کاوه درسال 1944 در موسسه رازی به وسیله کشت از شیردان یک گوساله سقط شده بروسلا ابورتوسرا جدا کردند. در سال 1950 در یک واگیری سقط جنین در میش های اطراف اصفهان وجودمیکروب بروسلا ملی تنسیس در جنین های سقط شده و همچنین شیر میش های آن ناحیه توسطموسسه رازی به اثبات رسید.
انتسار و اردلان در سال 1955 این میکروب را از جنینسقط شده گاو در سال 1962 از شیر گاو جدا نمودند. در سال 1962 وجود بروسلا ملی تنسیسدر نیشابور به اثبات رسید و در سال 1971 بروسلا سوییس در حومه حصارک از خوک جداگردید. در ایران اولین گزارش از جداسازی بروسلا ابورتوس از گوسفند بروسلوز عنوانعامل سقط جنین در آن حیوان در سال 1982 توسط ذوقی و عبادی ارائه شد. در سال های1986 و 1987 بروسلا ملی تنسیس از شتر توسط ذوقی و عبادی جدا شد. در سایر نواحیایران وجود بروسلوز در انسان و دام ها به اثبات رسده است.
سببشناسی:
جنس بروسلا به شش گونه بروسلا آنفلوانزای، بروسلا ملی تنسیس،بروسلا سوییس، بروسلا کنیس، بروسلا نئوتوما و بروسلا اوویس طبقه بندی می گردد. بهاستثنای بروسلا نئوتوما و احتمالاً بروسلا کنیس و بروسلا اوویس دیگر گونه هایبروسلا در اکثر نقاط دنیا منتشرند.
انواع مختلف باکتری بروسلا نسبت به عفونتیکه در میزبان اصلی ایجاد می نمایند از یکدیگر متمایز می گردند و از این نظر بروسلاابورتوس در اصل گاو را آلوده می سازد وبی گاهی اوقات به گاو میش، شتر، آهو، سگ،اسب، گوسفند، بز و انسان انتقال می یابد.
میزبان اصلی بروسلا کنیس، سگ است امابه طور اتفاقی باعث عفونت در انسان نیز می گردد. بروسلا ملی تنسیس باعث عفونت درگوسفند و بز می شود ام ممکن است به گاو و انتسان نیز منتقل گردد.
بروسلانئوتوما تنها نوع شناخته شده ای است که فقط موش جنگلی را آلوده ساخته و هیچ موردیاز عفونت طبیعی در دیگر حیوانات و انسان تا کنون گزارش نشه است.
بروسلا سوییساز نظر میزبان اصلی نسبت به دیگر گونه ها دامنه وسیع تری دارد. میزبان اصلی بایوتیپهای 3،2،1 بروسلا سوییس، خوک است ولی ممکن است به دیگر حیوانات از جمله سگ، خرگوش،جوندگان و انسان نیز منتقل گردند. بایوتیپ 4 بروسلا سوییس در اصل باعث ایجاد عفونتدر گوزن شمالی می گردد ولی همچنین ممکن است به سگ و انسان نیز انتال یابد.
خصوصیات باکتری:
بروسلا ها باسل های کوچک یاکوکوباسیل، غیر متحرک، فاقد هاگ و گرم منفی اند. اندازه آن ها متغیر و به طول6/. تا2 میکرون و عرض 3/. تا 5/. میکرون است. این ارگانیسم ها معمولاَ بصورت گروهی و گاهینیز به صورت انفرادی دیده می شوند و در کشت های آزمایشگاهی به ثورت زنجیر یا رشتهکوتاهی در می آیند. ارگانیسم در مقابل اسید مقاوم نبوده، اما در رنگ زدایی توسطاسیدهای ضعیف مانند اسید استیک 5/. درصد می توانند مقاومت کند. این خصوصیت باکتریدر تکنیک رنگ آمیزی بروسلا که برای تشخیص استفاده می شود، به کار گرفته می شود.
خصوصیات کشت باکتری:
رشد باکتری بر روی محیط هایآزمایشگاهی کند بوده، اغلب در دمای 27 درجه ساتیگراد قبل از 48 ساعت محسوس نیست. درکشت های اولیه، بروسلا ابورتوس و بروسلا سوییس خیلی ضعیف رشد کرده نیاز به 5 تا 10درصد CO2 دارند. در حالی که گونه های دیگر در اتمسفر معمولی رشد می کنند.
پرگنهگونه های صاف روی آگار مغذی پس از 4 ساعت در دمای 37 درجه ساتیگراد حدود 5/. میلیمتر قطر دارند و به شکل گرد، محدب وکدر با سطح صاف و برّاق هستند. پرگنه ها پساز 2 تا 3 روز در گرمخانه بزرگ می شوند پرگنه گونه های ناصاف، بزرگ تر، پهن تر وزرد کم رنگ بوده و ظاهر دانه ای دارند.
محیط های جامد متعددی برای کشت مناسببروسلا ها توصیه شده است که شامل آگار سرم دار، تریپتوز آگار، آگار سرم داراینفیوژن کبد، دکستروز سیب زمینی یا گلیسرول سیب زمینی و محیط های اختصاصی همراه بابا آنتی بیوتیک هستند. سرم استفاده شده در محیط کشت نباید حاوی پادگن علیه بروسلاها باشد.
باکتری ها، محیط های مایع را به آهستگی کدر کرده، به صورت رسوب دانهای نرم که پس از مدت طولانی در گرمخانه به صرت چسبنده در می آیند، دیده می شود.
اگرچه ارگانیسم قند های متعددی را مورد استفاده قرار می دهد، اما مقادیر اسید وگاز تولید شده به حدی کم است که برای تشخیص گونه های بروسلا قابل استفاده نیستند واین خاصیت در تشخیص جنس بروسلا با ارزش است.
آزمایش تولید H2S همراه با سایرخصوصیات برای تشخیص گونه های بروسلا مفید است ، تولید H2S توسط گونه های آمریکاییبروسلا سوییس شدید و توسط گونه های بروسلا ابورتوس خفیف است. گونه های دانمارکیبروسلا سوییس، H2S تولید نمی کنند و بروسلا ملی تنسیس هم معمولاَ H2S منفی است.
فعالیت های اوره آزی در گونه های امریکایی و دانمارکی بروسلا سوییس زیاد، دربروسلا ابورتوس کم و در بروسلا ملی تنسیس متغیر است.
حساسیت بروسلا ها نسبت بهرنگ های مختلف برای تشخیص گونه های متعدد ارگانیسن به کار می رود. رنگ های مورداستفاده تیونین، فوشین بازی، متیل ویولت و پیرونین هستند. اکثر گونه های بروسلاابورتوس توسط تیونین مهار شده ولی فوشین بازی آن ها را مهار نمی کند، در صورتی کهبروسلا سوییس توسط فوشین بازی مهار شده اما به وسیله تیونین مهار نمی شود.
مقاومت باکتری ها در مقابل عوامل فیزیک و شیمیایی:
بروسلا ها در دمای60درجه سانتیگراد در مدت 10 دقیقه از بین می روند. پاستوریزاسیون شیر نیز آن ها رااز بین می برد. بروسلا به PH اسیدی، مواد ضد عفونی کننده و نور مستقیم خورشید حساسهستند؛ اما در جنین هایی که در معرض نور خورشید نباشند، ماه ها زنده می می مانند.
ارگانیسمبه مدت طولانی در دمای پایین، به مدت یکسال یا بیشتر در دمای 8 درجهسانیگراد در مدفوع زنده می ماند و برای مدت خیلی طولانی در دمای 40- درجه ساتیگرادمی توان آن را نگهداری کرد.
برسلوز درانسان:
بیماری در انسان به دلیل تماس با حیوانات عفونی و یا بلع شیر ومحصولات لبنی آلوده حادث می گردد. علائم بروسلوز در انسان غیر اختصاصی می باشد.
سبب شناسی:
چهار گونه از بروسلا موجب بروز عفونت در انسانمی گردد که به ترتیب شدت بیماری زایی شامل بروسلا ملی تنسیس ، بروسلا سوییس ،بروسلا ابورتوس و بروسلا کنیس مطرح می باشد.
اپیدمیولوژی:
موارد آلودگی با بروسلا به مراتب بیشتر ازدیگر آلودگی های باکتریایی است که دلالت بر حساسیت ویژه انسان دارد. بیماری درحیوانات هم به طریق جنسی و هم از راه بلع مواد آلوده بروز می نماید اما در انسان بهدنبال بلع محصولات دامی آلوده یا تماس پوست ناسالم با باکتری رخ می دهد. در امریکامیزان ابتلای مردان به زنان 6 به 1 گزارش شده است. چنین به نظر می رسد که تنها حدود4 درصد از موارد ابتلا به بروسلوز شناخته و گزارش می شود. بروسلوز عمدتا یک بیماریشغلی است. دامپزشکان برر حسب اتفاق ممکن است با باکتری تخفیف حدت یافته و زندهبروسلا ابورتوس در حین واکسیناسیون آلوده شده وبیم خفیفی را نشان دهد. در سطح جهانبروسلا ملی تنسیس مهم ترین عامل بروسلوز محسوب می شود.
مطالعات اپیدمیولوژیبیماری در انسان نشان داده است در مناطق روستایی بیماری به صورت مستقیم و غیرمستقیم به انسان سرایت می کند در حالی که در مناطق شهری محصولات پاستوریزه نشدهباعث سرایت بیماری به انسان می شود.
در صورت استفاده از کود آلوده، سبزیجاتتازه ممکن است به بروسلا آلودگی داشته باشد که از موارد انتقال بروسلوز انسانی بامنشاء ناشناخته است.
تغییرات فصلی بیماری در موارد انسانی بیشتر در اواخرزمستان و اوایل بهار و در ارتباط با دوره پایانی آبستنی اتفاق می افتد.
بیماری زایی و آسیب شناسی:
با تهاجم باکتری به بدن توسطلوکوسیت ها ی پلی مورفونوکلور و ماکروفاژها برخی از باکتری ها نابود شده اما گروهیدیگر در این سلولها تکثیر یافته و سپس از طریق سیستم لنفاوی به غدد لنفاوی ونهایتاَ به خون راه می یابند و نتیجه باکتریمی که به سیستم رتیکلو اندو تلیال درکبد، طحال و مغز استخوان و سایر اندام ها چون کلیه ها سرایت می نماید. بروسلا هاموجود در درون سلول در برابر پادتن و آنتی بیوتیک ها مصون خواهد ماند. واکنش بافتیدر برابر بروسلا با تشکیل گرانولوما می باشد. بروسلا ابورتوس بیماری ملایمی همراهگرانولوماهای غیر پنیری در کبد و اندام های رتیکلواندوتلیال به دنبال دارد.
بروسلا سوییس بیماری شدیدتری همراه با ضایعات موضعی چرکی و گرانولوماهای پنیریایجاد می کند. بروسلا ملی تنسیس شدیدترین نوع بیماری را ایجاد می کند. بروسلا کنیسبیماری مشابه بروسلا ابورتوس ایجاد می کند. شواهد مستندی در مورد سقط جنین هایانسانی در بروسلوز به دست نیامده است.
علائم:
تظاهراتبروسلا در انسان مشتمل بر سه حالت است:
بروسلوز حاد:
دورهکمون بیماری در این حالت از 7 تا 21 روز و گاهی تا چند ماه متغیر است. بیماریغالباَ با تب ملایمی آغاز می شود و به دنبال آن بی حالی، ضعف، خستگی، سردرد، دردپشت، دردهای عضلانی، تعریق و لرز بروز می نماید در صورتی که عامل بیماری بروسلا ملیتنسیس بوده باشد بیماری با تب شدیدی شروع می شود با پیشرفت بیماری اسپلنومگالی،لنفادنوپاتی و هپاتومگلی رخ می دهد.
بروسلوز موضعی:
بروزاین حالت در هر ناحیه از بدن محتمل است ولی استئومیلیت، آبسه های طحال، عفونتدستگاه ادراری-تناسلی، عفونت ریوی و اندوکاردیت شایع تر است. آرتریت نیز غالباَ درناحیه زانو ممکن است رخ دهد. تورم بیضه و اپیدیدیم و به درجات کمتر عفونت هایپروستات و کلیه احتمالاَ به وقوع می پیوندد.
ضایعات عصبی اگرچه نادرند اما بهصورت مننگو انسفالیت، میلیت، و نورو پاتی های محیطی دیده می شود. اندوکاردیت مهمترین عامل مرگ و میر می باشد که در مردان شایعتر می باشد.
بروسلوزمزمن:
به حالتی از بیماری اطلاق می گردد که بیش از یک سال از شروع آنگذشته باشد. بروسلوز مزمن علائم متنوعی را داراست و شامل بیمارانی می شود که کسالتآنها عود کننده بوده و عفونت های موضعی ممکن است باشد یا نباشد و علائمی چون تب وشواهدی چون تست های سرولوژیکی مثبت و جدا سزی ارگانیزم نیز وجود ندارد. حالت غیرمعمولی از بروسلوز در دامپزشکانی که مبادرت به جداسازی جفت حیوانات آلوده نموده اندشامل برجستگی های اریتماتوز بر روی دست و بازو که احتمالاَ به دلیل واکنش افزایشحساسیت در مقابل پادگن های بروسلا دیده شده است.
تشخیص:
شمارش گلبول های سفید معمولاَ طبیعی یا کمتر است وسرعت سدیمنتاسیون گلبول های قرمز نیز طبیعی است. آزمایش آگلوتیناسیون لوله بیشترینکاربرد را در تشخیص این بیماری داراست.
کشت:
بهترینراه برای اثبات وجود عفونت، جداسازی بروسلا است. کشت مغز استخوان در بروسلوز حاد وزمانی که کشت خون منفی است می تواند مثبت باشد. با پیشرفت بیماری باکتری از غددلنفاوی، گرانولومازهای کبدی و طحال و استخوان قابل جدا کردن است.
پیشگیری:
محو بیماری در جوامع انسانی منوط به ریشه کنی آندر جمعیت های حیوانی است.
واکسیناسیون در انسان:
تجویزواکسن کشته معمولی از نظر ارزش مورد بحث است و مصرف واکسن زنده از قبیل S19 براینسان خطر شدیدی دارد.در سال 1975 در روسیه به وسیله کشت سویه S19 یا به وسیله سویهروسی واکسیناسیون انسان را در سطح وسیعی انجام دادند و نتیجه گرفتند میزان بیماریدر منطق آلوده 3/3 تا 2/11 مرتبه کاهش یافته است. البته مصرف گسترده این نوع واکسنبه واسطه ایجاد خطر در انسان توصیه نمی شود.
واکسن PI که از عصاره بروسلا میباشد از سال 1967 به بعد جمعیت انسانی که با PI واکسینه شده اند مورد مطالعه قرارگرفتند و از نسبت بروز بروسلوز به شدت کاسته شد ولی هنوز ارزشیابی دقیق اثر واکسنانجام نشده است.
مدیریت در کنترل بروسلوز:
1-حذف دام هایآلوده توسط آزمایش و کشتار
2-پیشگیری از پخش بیماری در بین دام ها
3-ایمنسازی همگانی
4-اقدامات غیر اختصاصی برای کاهش دادن شیوع عفونت
5-حمایت آموزشیو تعلیماتی
درمان:
روش درمانی پیشنهادی وزارت بهداشت، درمانو آموزش پزشکی از مهر ماه 1370:
1-بزرگسالان:روزانه 600 میلی گرم ریفامپین بهاضافه دو عدد قرص کوتریموکسازول به مدت 6 هفته
2-اطفال 10 میلی گرم ریفامپین بهازای هر کیلو وزن بدن به اضافه کوتریموکسازول به مقدار 8 میلی گرم و تری متوپریم بهمدت 4 تا 6 هفته
3-در مورد زنان باردار در سه ماهه اول و ماه آخر فقط ریفامپین ودر سایر ماه ها همان درمان بزرگسالان خواهد بود.
.قابل توجه است که درمان خودسرانه نباید صورت گیرد و دستورالعمل های درمانی دائما در حال تغییر هستند
(CCHF)
(تب خونریزی دهنده کریمه کنگو)
بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگوCCHFبیماری خون ریزی دهنده تب دار حادی است که توسط کنهمنتقل می شود.
گرچه بیماری مخصوص حیوانات است اما موارد تک گیر و همه گیری های ناگهانی آن در انسان ها نیز رخ می دهد.
اولین موارد توصیف شده بیماری در سال 1942 شرح داده شده اند اما سابقه حضور آن در ایران به سال1970برمی گردد و ازسال 1999 (1378) موارد محتمل و قطعی آن در ایران گزارش شده است.
ویروس عامل بیماری برای اولین بار از خون افراد بیمار در مرحله بروز تب و همچنین از کنه بالغ جدا شد. مهم ترین راه آلودگی کنه از طریق خونخواری کنه از مهره داران کوچک است و با یکبار آلوده شدن، کنه در تمام مراحل تکامل خود آلوده باقی می ماند و ویروس را به دام ها منتقل می کند. عفونت در انسان پس از گزش کنه آلوده یا له کردن آن روی پوست نیز ایجاد می شود. بیماری در حیوانات اهلی هیچ علامت مشخصی ندارد و خطر انتقال آن به انسان در طی ذبح حیوان آلوده یا کمی پس از آن به دنبال تماس با پوست یا لاشه حیوان وجود دارد. همچنین تماس با خون و بافت های بیماران بخصوص در مرحله خونریزی دهنده یا انجام اعمالی که منجر به تماس انسان با خون، بزاق، ادرار، مدفوع و استفراغ بیماران شود باعث انتقال بیماری می گردد.
بیشترین افرادی که در معرض خطر قرار دارند عبارتند ازدامداران و کشاورزان، کارگران کشتارگاه ها، دامپزشکان و کارکنان بهداشتی درمانی بیمارستان ها. گرچه همه افراد جامعه احتمال ابتلا به بیماری را دارند.
شیوع بیماری بیشتر در فصل گرم سال و همزمان با فصل فعالیت کنه ها به عنوان مخزن بیماری می باشد. فرد مبتلا پس از طی دوره کمون که معمولاٌ از یک تا 6 روز (بسته به راه ورود ویروس) طول می کشد، دچار علائم ناگهانی مانند سردرد شدید، تب، لرز، درد عضلانی(بخصوص در پشت و پاها)، گیجی، درد و سفتی گردن، درد چشم و ترس از نور می شود. ممکن است تهوع، استفراغ و اسهال نیز وجود داشته باشد.
تب معمولاٌ بین 3 تا 16 روز طول می کشد اما مرحله خونریزی دهنده بیماری که به سرعت ایجاد می شود معمولاٌ در طی روزهای 3 تا 5 بیماری شروع شده و بطور متوسط 4 روز(1 تا 10 روز) طول می کشد.خونریزی در مخاط ها بصورت پتشی در پوست است که بخصوص در قسمت های بالای بدن ایجاد می شود. گرچه هماتوم و سایر پدیده های خونریزی دهنده مثل ملنا،هماتوری و... نیز دیده می شوند. در برخی از موارد به دلیل شدت خونریزی بیمار نیاز به تزریق خون پیدا می کند.
مرگ ممکن است به دلیل از دست دادن خون، خونریزی مغزی، کمبود مایعات ناشی از اسهال یا ادم ریوی رخ دهد.
پس از روز دهم با کمرنگ شدن ضایعات پوستی بیماری به تدریج بهبود پیدا می کند ولی دوران نقاهت طولانی بوده و همراه با ضعف شدید است.
تشخیص بیماری با بررسی آزمایشگاهی نمونه خون بیمار بوده و نمونه گیری بایستی با رعایت کلیه احتیاطات لازم بهداشتی نظیر استفاده از دو جفت دستکش مخصوص آزمایشگاه، عینک، و... انجام شده و برای جداسازی سرم و حمل نمونه ها حداکثر توجه و دقت لحاظ شود.
کارکنان بهداشتی و درمانی که با خون و یا بافت های آلوده بیماران محتمل یا قطعی تماس داشته اند باید بطور مرتب حداقل تا 14 روز پس از تماس تحت نظر بوده و درجه حرارت بدن آنها هر روز کنترل شود.
از آنجا که دام آلوده علامت خاصی ندارد نکته مهم این است که چنانچه این دام در همان روزهای بیماری ذبح شود و سلاخ نیز در حین ذبح از دستکش استفاده نکند یا خراش پوستی و بریدگی در دست داشته باشد، انتقال ویروس به سرعت رخ می دهد.
.: Weblog Themes By Pichak :.